نوشتم درد بعدش چند نقطه
و آهی سرد بعدش چند نقطه
برای آخرین بار آمد آنروز
گلی آورد بعدش .............
دلم لرزید وقت رفتن او
چو برگی زرد بعدش..............
به او گفتم کجا؟حالا که زود است
نرو !! برگرد !! بعدش ..........
و وقتی دور شد یک لحظه برگشت
نگاهی کرد بعدش..............
سلام
شعر زیبایی بود
وقتی دور شد یک لحظه برگشت
نگاهی کرد بعدش..............
نگاه آخر هیچ وقت فراموش نمی شه..
سلام
فکر نمی کنم آرزوی شما مرده باشد هنوز زندهست. ممنون که به کدر خونه سر زدید. نگاه ، راستش الان هیچ اعتقادی به نگاه ندارم جز تردید هیچ ثمری نداره. سلامت باشی.