چند نقطه .............

نوشتم درد بعدش چند نقطه

و آهی سرد بعدش چند نقطه

برای آخرین بار آمد آنروز

گلی آورد بعدش .............

دلم لرزید وقت رفتن او

چو برگی زرد بعدش..............

به او گفتم کجا؟حالا که زود است

نرو !! برگرد !! بعدش ..........

و وقتی دور شد یک لحظه برگشت

نگاهی کرد بعدش..............

نظرات 2 + ارسال نظر
سکوت دیوار جمعه 12 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 22:05 http://www.wall.blogsky.com

سلام
شعر زیبایی بود
وقتی دور شد یک لحظه برگشت

نگاهی کرد بعدش..............
نگاه آخر هیچ وقت فراموش نمی شه..

فروز شنبه 13 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 00:13 http://kashiekeder.blogsky.com/

سلام
فکر نمی کنم آرزوی شما مرده باشد هنوز زندهست. ممنون که به کدر خونه سر زدید. نگاه ، راستش الان هیچ اعتقادی به نگاه ندارم جز تردید هیچ ثمری نداره. سلامت باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد