دیگه هیچی نمی نویسم............... خسته شدم از چرت و پرت نوشتن

چشمان تو .....

زندگی یعنی همین ، چشمان تو.....لحظه‌های بهترین ، چشمان تو.....
از میان آسمان و هرچه هست.....سهم من تنها همین ، چشمان تو.....
بعد چشم تو (( غزل )) را می‌کُشم.....اولین و آخرین ، چشمان تو.....
در میان پیچ و تاب زندگی.....مانده در یادم همین ، چشمان تو.....
آخر این شعر جای اسم خود.....می‌گذارم (( نقطه چین ، چشمان تو )).....
شد ردیف شعر من این بار هم.....این کلام دلنشین ، چشمان تو.....
گرچه می‌دانم نمی‌آیی ولی.....مانده بر در نازنین ! ، چشمان ... من !!