کی مهربونیتو گرفت از من غرقابه درد

 کی دستای لطیفتو تبر برای ساقه کرد

کینه رو کی یاد تو داد تو هم شدی مثل همه

 از تن گرم عاشقت کی ساخته یک مجسمه

نمیشه باورم تویی نه اینکه چشمای تو نیست

 تو طاقتت نبود من و ببینی باچشمای خیس

 واسه تموم درد من تو داشتی کهنه مرحمی

 یه روز بودی مرگ غمم امروز تولد غمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد